مدح و شهادت فرزندان عبدالله بن جعفر و حضرت زینب سلام الله علیها
وا میشود سمت سـعـادت بـال هر دو جبریل غبطه میخورد بر حال هر دو با یک قـسـم هم کـار هـر دو راه افتاد یک راهکـاری داد مـادر، مال هر دو بـیـرون نـشد از خـیـمـه اما راه افـتـاد بـا پـای دل تـا مـعـرکه دنـبـال هـر دو از فرط شور و شوق جانبازی، گل انداخت با اذن رفتن صورتِ خوشحالِ هر دو بـر یـاری مـولا کـمـر بـسـتـنـد وقـتـی شـد چـادر اُمُّ الـمـصـائب شـال هر دو بـا سـالهـای دیـگــرشـان فــرق دارد تقـدیرِ با خـون شـسـتـۀ امـسال هر دو دلـشـورۀ خـلخـال پای دخـتری هـست در سـیـنـۀ از غـصـه مـالامالِ هـر دو از میـمـیـنه تا میسره هر جا که رفـتند سـرنـیـزه میآمـد به اسـتـقـبال هـر دو تـیـر و کـمـان دنـبـال اقـمـارالمنـیرهند خیلی زمان بردهست استـهـلال هر دو محکم زمین خوردند هر دو مثل زهرا بر خاک صحرا نقشی از تمثال هر دو حتی حـسـین بن علی هم گریه میکرد از معـرکه تا خـیـمه بر احوال هر دو تـا غُـصـۀ شــرمـنـدگـی آقــا نـگـیــرد مــادر سـراغ بـچـههـایـش را نـگـیـرد |